در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Bird with the Crystal Plumage 1970... لطفا منتظر بمانید ...
نویسندهای آمریکایی به همراه همسرش توسط قاتلی تحت تعقیب قرار میگیرند...
سم نویسنده ای آمریکایی شاهد به قتل رسیدن همسر مالک یک گالری هنری توسط مردی شرور در یک بارانی و دستکشهای سیاه می شود.زن نجات پیدا می کند و به گفه پلیس این اولین قربانی یک قاتل سریالی است که نجات یافته.اما وقتی آنها موفقیتی در پرونده به دست نمی آورند او تصمیم می گیرد خود دست به تحقیق بزند و...
در ایتالیا ، سام دالماس ، نویسنده آمریکایی ، چند روز قبل از بازگشت به خانه شاهد تلاش برای قتل صاحب یک گالری هنری ، مونیکا رانیری است. بازرس موروسینی ، مسئول تحقیق در مورد سه قاتل قبلی قاتل زنجیره ای ، از دالاس کمک می خواهد و گذرنامه او را می گیرد. دالما تصمیم می گیرد در کنار دوست دختر خود جولیا بماند و در تحقیقات به پلیس کمک کند. قاتل از طریق تلفن دالاس و جولیا را تهدید می کند و پلیس صدای عجیب و غریب نوار را می شنود. به زودی قاتل زنجیره ای جولیا و داماس را ساقه می کند. چه کسی ممکن است قاتل باشد
دانلود فیلم The Bird with the Crystal Plumage 1970 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
L' Uccello dalle Piume di Cristallo، که به همین ترتیب تحت عنوان پرنده ای با پرهای گوهر برای جمعیت انگلیسی صحبت می کند، در ایتالیا اتفاق می افتد که در آن مقاله نویسی به نام سام دالماس (تونی موسانته) در حالی که از کنار آن قدم می زند شاهد یک تلاش قتل در یک نمایشگاه صنایع دستی است. اواخر یک غروب چهرهای که چهرههای تیره به تن دارد نحوه فرار را میبیند و مونیکا رانیری (اوا رنتزی)، مالک نمایشگر را ترک میکند که در عذاب از ناحیه شکم مجروح شده است. به هر حال او زنده است و کنترلر موروسینی (انریکو ماریا سالرنو) در حال بررسی آن است، معلوم می شود که مونیکا جدیدترین قربانی یک جلاد مزمن است که اخیراً چند زن جوان را کشته است. موروسینی از سام سوال میپرسد که تمایل عجیبی به چیزهایی دارد که میبیند، گویی چیزی خارج از پایه است و درست جا نمیافتد، اما سم نمیتواند چه چیزی را به خاطر بیاورد. همان شب تلاشی برای زندگی سام انجام میشود، بنابراین همراه با معشوقهاش جولیا (سوزی کندال) او را در موقعیتی قرار میدهند تا معما را حل کند و جلاد را قبل از اینکه قربانی جدیدشان شوند، بشناسد...
این ساخته مشترک ایتالیایی آلمان غربی توسط داریو آرجنتو ساخته و هماهنگ شده است که ممکن است فیلمهای مختلفی از این نوع و همچنین فیلمهای دیگری را در طبقهبندی وحشتناک ارائه دهد. فکر نمیکردم L'Uccello dalle Piume di Cristallo بهترین آرجنتو باشد، من هر دو را به قرمز تیره (1975) و Tenebre (1982) ترجیح میدهم که در مقایسه با این، سبک و جذابیت بصری او را بهتر نشان میدهند، اما در سطح داستانی اساسی میتوانم. واقعا غر نمی زنم محتوا واقعاً جذاب است و راز شما را به فیلم و شخصیت آن جذب می کند. معامله دوگانه زیادی وجود ندارد و قتلها هنوز ناچیز هستند، وقتی فرآیندهای فکری جلادان آشکار شود، همه چیز برای تغییر بررسی میشود و تا حدودی قابل تصور است. چرخش و چرخش عملکرد تحسین برانگیزی دارد و من از خیلی ها می پرسم که شخصیت جلاد را تشخیص می دهند، اوج به ویژه عالی است زیرا باد آن را آشکار می کند، همه چیز را معنا می کند و به طور کامل بررسی می شود. چند فوکوس داستانی بیمعنا وجود دارد که برای من کار نکرد، مثلاً آن پرنده، متأسفانه هیچ شانسی وجود ندارد که کسی بتواند ببیند که آشفتگی ظاهراً نامنظم پایه پرندهای است که در یک مکان زندگی میکند. در این سیاره از آنجایی که پرنده در یک باغ وحش گروگان گرفته شده بود، در مورد طیف گسترده ای از غوغاهای موجودات مختلف که می توانست شنیده شود، چه می توان گفت؟ در مورد افرادی که پشت صحنه صحبت می کنند، وسایل نقلیه ای که از پشت شیشه اعدام می گذرند و مواردی از این دست چه می توان گفت، منظورم این است که آیا تمام شهر به جز آن یک پرنده ساکت بود؟ قطعاً در صورتی که ضبط کننده پرنده را به وضوح دریافت کرده باشد، می تواند صداهای اطراف دیگر را بگیرد و ضبط کند، درست است؟ علاوه بر این، دلیل اینکه جلاد سام را نکشته است، نمیدانم؟ چرا سعی کنید به او هشدار دهید که دیگر روی این موضوع کار نمی کند؟ منظورم این است که جلاد دقیقاً از کشتن کسی نمی ترسد؟ چرا یک قاتل حرفه ای را استخدام می کنیم تا او را بکشند و چرا یک قاتل حرفه ای را استخدام می کنیم که حتی نمی تواند مستقیم شلیک کند؟ به طور کلی من از فیلم لذت بردم و این سر و صداهایی که با داستان دارم وقتی در صحنه قرار میگیرند جزئی هستند، یک راز قتل قوی. به طور مشابه، مانند اکثر فیلمهایی مانند این، من میپرسم که بسیاری در آینده نیاز خواهند داشت آن را ببینند، زیرا وقتی متوجه شدید که نوبت و نوبت این است که اساساً تمام چیزی است که فیلم ارائه میکند و حداقل روش مورد علاقهاش را در گذشته ارائه میکند.
کارگردان آرجنتو به خاطر فیلمهای ظاهراً در حالت عادی شهرت پیدا کرده است و من از اینکه L' Uccello dalle Piume di Cristallo به اندازه قسمتی از فیلمهای بعدیاش زیادهروی نکرده بود، ناامید بودم، در واقع The Bird with the Crystal Plumage بسیار خوب است. سبک و بسیار با چشم دلپذیر برای جزئیات ضبط شده است، اما طرح های متنوع، عکس های دقیق دوربین و نکات دقیقاً در اینجا وجود ندارد. دکورها و گورها تا حدی دوباره آموزش داده شده اند، صحنه ای در بالابر وجود دارد که در آن شخصی با تیغ بریده می شود و خانمی لباسش را بریده و سپس در آن مرحله در رختخواب تا حد مرگ تکه تکه می شود، هرچند که نسبتاً خشن است. همانطور که می شود.
با یک برنامه مالی ادعایی در حدود 500000 دلار، فیلم بسیار ساخته شده است و می توانید برخی از سبک آرجنتو را در اینجا ببینید که او بعداً از آن برای تأثیرگذاری فوق العاده استفاده کرد. بازی خوب است، اما از آنجایی که فیلم به انگلیسی نامگذاری شده است، تعیین اینکه اولین نمایشگاه ها چگونه بوده اند دشوار است.
L' Uccello dalle Piume di Cristallo یک راز قتل خوب است، واقعاً قابل تماشا است و فوق العاده است. شروع کننده برای هر فردی که نیاز به آزمایش کلاس "Giallo" ایتالیایی دارد که این کلاس در آن جای دارد. چند نقض در منطق وجود دارد، اما به اندازه موارد دیگر در کلاس نیست، که مطمئناً ارزش تماشا کردن دارد.
دانلود فیلم The Bird with the Crystal Plumage 1970 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به جز فیلمهای ماریو باوا (خون و روبان تاریک، بانوی جوانی که بیش از حد میدانست)، هیچ فیلم دیگری وجود ندارد که تأثیری بر ژیالو نداشته باشد. در واقع، قابل توجه ترین اجرای این سازه در اینجا با اولین باری که داریو آرجنتو در سال 1970 در راس آن بود، آغاز می شود. تا قبل از این فیلم، او یک ستون نویس بود و آهنگ لئونه را در گذشته های دور در غرب ساخته بود.
سام دالماس (تونی موسانته) یک مقاله نویس آمریکایی است که در آهنگسازی ناتوانی را تجربه می کند. او در کنار معشوقه مدل انگلیسی اش برای بهبودی به رم رفته است (در واقع، همه در ژیالو می توانند بانوی جوان زیبایی مانند سوزی کندال را گلزنی کنند). همانطور که او تصمیم به بازگشت میگیرد، مردی با دستکش تیره را مشاهده میکند که در حال تعقیب بانوی جوانی در داخل یک نمایشگر کار است. او که برای نجات او از کوره در می رود، می تواند تماشا کند، بی دفاع و بین دو ورودی مکانیکی گیر کرده است، در حالی که او بی صدا درخواست کمک می کند.
این خانم مونیکا رانیر است و او همسر صاحب نمایشگاه است. او حمله را تحمل می کند، با این حال، شخصیت پلیس سم ممکن است با این کار اشتباه انجام داده باشد، بنابراین آنها ویزای او را نگه می دارند تا او نتواند کشور را ترک کند. چیزی که آنها اجازه نمی دهند این است که یک جلاد مزمن برای مدت طولانی خانم های جوان را پاکسازی می کند و سام ناظر اصلی است. گفته میشود - او به خاطر آنچه که به حقش رسیده است عذاب میکشد و حافظهاش عملکرد قابل تحسینی ندارد، به این معنی که نشانهای مهم را از دست داده است که میتواند با جنایت مقابله کند.
همانطور که میبینید، افراد ناآشنا و عجیبتر باید به یک بازپرس جنایی تبدیل شود، بخشهای کم حافظه، جلاد تیرهپوش - این همه چیزی است که هر جیالوی پس از 1970 به آن احترام میگذارد (شاید پاره کردن اصطلاح بهتری باشد).
یک جمله دیگر آرجنتو ظاهر میشود. اینجا جالبه این است که کار خود می تواند باعث شرارت شود. در این فیلم، این یک اثر هنری است که نشان میدهد مردی با لباس پارک در حال کشتن یک زن است.
به زودی، سم با تماسهای تهدیدآمیز از سوی جلاد مواجه میشود و جولیا توسط روانرنجوری تاریکپوش از بین میرود. پلیس صدایی را از پشت صحنه بحث های قاتل جدا می کند، ندای یک سیبری غیر معمول "پرنده ای با پرهای سنگ قیمتی". تنها یکی در رم وجود دارد که پلیس را به شخصیت افرادی که آن دستکش های تیره را پوشیده است نزدیک می کند (در حقیقت، این دستان آرجنتو است). مهم این است که انواع پرنده هایی که فیلم به عنوان «هورنیتوس نوالیس» اشاره می کند، واقعا وجود ندارد. پرنده در فیلم The Bird with the Crystal Plumage واقعاً یک جرثقیل تاریک است.
آلبرتو، همسر نمایشگاه صنایع دستی مونیکا، تلاش می کند او را بکشد و در نهایت متوجه می شود که او پشت این حملات بوده است. خوب - با این حال این یک جیالو است. شخصیت مختلط، شیرین کاری اصلی تبادل آن است. علاوه بر این، علیرغم این واقعیت که The Bird with the Crystal Plumage تقریباً مدتی پیش ساخته شده است، ترجیح میدهم این فرصت را داشته باشید که خودتان متوجه شوید که جلاد واقعاً کیست.
ممکن است قبلاً به آن اشاره کرده باشم. که مردم من The Bird with the Crystal Plumage را قبل از تصور من دیدند و آن را تا حدی تحقیر کردند که هر زمانی که فیلمی را تماشا نمیکردند، میتوانستند به طور مداوم «آن فیلم عجیب و غریب را با پرندهای که سروصدا میکند» مطرح کنند. چه کسی متوجه شد که من می توانم بزرگ شوم تا آرجنتو را تا این حد دوست داشته باشم؟ این یکی از آن ناسازگاریهای وحشیانهای است که در فیلم The Bird with the Crystal Plumageهای او ظاهر میشود.
The Bird with the Crystal Plumage که تبدیلی نامشخص از رمان فردریک براون به نام «میمی فریاد» است، توسط اوا رنتزی، سرگرمکننده، خودباختگی در نظر گرفته شد. همچنین سازنده فیلم باید آرجنتو را به عنوان رئیس حذف می کرد. با این وجود، زمانی که پدر آرجنتو، سالواتوره آرجنتو برای خطاب به آن مرد رفت، دید که منشی اجرایی به طور غیرقابل انکاری تحریک شده است. او از او پرسید که چه چیزی خارج از بیس است و او اشاره کرد که هنوز از تماشای فیلم ترسیده است. سالواتوره از او خواست که به سرپرستش اجازه دهد دلیلی که او خیلی اذیت شده بود و این همان چیزی بود که مرد را متقاعد کرد که داریو را در کشتی نگه دارد.
عواقب بعدی این کار و استرس؟ فیلمی که به مدت سه سال و نیم در یک سالن میلان پخش شد و برای مدتی طولانی کپیکنندگان (و خزندگان و حشرات و مگسها و جوجه اردکها و پروانهها و غیره) را برانگیخت. آرجنتو به فیلمبرداری باقیمانده مجموعه سه تایی موجودات ادعایی خود با The Feline O'Nine Tails و Four Flies on Dark Velvet ادامه داد، سپس، در آن نقطه، قرمز تیره را قبل از اینکه وارد فیلمهای ماورایی دیگری مانند Suspiria و Fire شود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.